per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
7
27
84490
Original Article
دولت رانتیر، طبقه متوسط جدید و بیثباتی سیاسی در عصر پهلوی دوم
Rentier's State, the New Middle Class and Political Instability in the Second Pahlavi Era
سعید جهانگیری
saeedjahangiri61@yahoo.com
1
ابوالقاسم طاهری
a-taheri@srbiau.ac.ir
2
علیرضا ازغندی
a-azghandi@srbiau.ac.ir
3
احمد ساعی
a-saei@srbiau.ac.ir
4
دانشجوی دکترای تخصصی علوم سیاسی گرایش مسائل ایران واحد علوم و تحقیقات تهران
استاد علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران
استاد علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران
دانشیار علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران
سقوط حکومت پهلوی دوم از زوایای مختلف و در چارچوب نظریههای گوناگون بررسی شده است. از جمله رویکردها در این زمینه، رابطه میان فرایند توسعه در این دوره و سقوط این حکومت است. نوسازی و مدرنیزاسیون متاثر از الگوهای غربی و متکی به سیاستهای آمرانه محمدرضا شاه پهلوی از دهه 40 شمسی به بعد، نگرانی فزاینده گروهها و اقشار مدافع فرهنگ و سنت اسلامی را برانگیخت. ایران به عنوان کشوری در حال توسعه و با اقتصادی تک محصـولی، بـه خصوص پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 به بعد، دولتی رانتی دانسته شد. این امر باعث شده که دولت تحصیلدار بـا توجـه بـه سازوکارهای غیرواقعی و بدون توجه به منافع سایر طبقات در مافوق آنها قرار داشته باشد با ورود نفـت و مـدیریت نفتی، دولت تحصیلدار در ایران برای پشتیبانی و مشروعیت کارکردی دست به طبقه سازی بویژه طبقه متوسـط کـه از لحـاظ مـالی مستقل نبوده، زده است. این پروسه باعث شده که طبقات در برابر دولت حقی نداشته باشند و نتوانند دولت را به چالش بکشند. لـذا پرسش نوشتار حاضر این است که: دولت رانتیر چه نقشی در پیدایش، گسترش و ساخت طبقه متوسـط جدیـد داشـته اسـت؟ ماهیت دولت تحصیلدار به گونهای است که در آن جامعه وزنهی قابل اعتنایی بهشمار نمـیرود چـرا کـه دولـت در سـایهی دریافـت رانتها از خارج دیگر به منابع داخلی درآمد (مالیاتها، عوارض و …. ) احساس نیاز نمیکند. این باعث میشود دولت قـدرت انحصـاری کسب کند و نیازی به دخالت دادن گروهها و طبقات مختلف در قدرت نبیند.
The collapse of the second Pahlavi regime has been examined from various outlooks and within the framework of various theories. Among the approaches in this regard, is the relationship between the development process in this period and the collapse of this government. Renovation and modernization influenced by western patterns and its reliance on Mohammad Reza Shah Pahlavi's policy of the 1960s and later, raised the increasing concern of groups and strata of the defender of Islamic culture and tradition. Iran, as a developing country, was considered a Rentier state with a single-product economy, especially after the coup of August 19, 1953. This has led the collector state to pay attention to unrealistic mechanisms, regardless of the interests of the other classes stayed above them. Along with the introduction of oil and oil management, the collector state in Iran, for getting the needed support and functional legitimacy, begun to classify, especially the middle class, from It has not been financially independent. This process has prevented the classes from having right and could not challenge the state. Therefore, the present paper's question is: What role has the rentier state played in the emergence, expansion and construction of the new middle class? The nature of the collector state is such that does not count on the society as a significant weight because the government by getting rents from abroad, does not feel any need to other sources (taxes, duties, etc.). This will give the government a monopoly power and do not sense the requirement to the participations of various groups and classes in power.
https://www.roir.ir/article_84490_e49f47f4c341fbd9e939f83f375e1da7.pdf
دولت رانتیر
نوسازی
توسعه سیاسی
طبقه متوسط جدید
پهلوی دوم
: Rentier State
Modernization
Political Development
New Middle Class
Second Pahlavi
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
27
44
84492
Original Article
امر سیاسی، شکلگیری و هژمونیک شدن گفتمان انقلابی اسلام سیاسی در ایران
The Politics, the Formation and Hegemony of Revolutionary Discourse; Political Islam in Iran
محمدباقر خرمشاد
mb.khorramshad@gmail.com
1
جواد جمالی
jamalijavad76@yahoo.com
2
دانشکده علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
دانشگاه علامه طباطبائی
امر سیاسی در درون یک گفتمان، براساس دوگانهی ضدیت و همدلی و یا رابطهی متضاد و خصمانه با گفتمانهای "دگر" شکل میگیرد. گفتمانها با تعریفی که از امر سیاسی ارائه میدهند از یک سو مرزهای هویتی میان نیروهای "خودی" و "دیگری" و از سوی دیگر به نزاعهای سیاسی در یک جامعه معنا میبخشند. زوال حکومت پهلوی و در نهایت برچیده شدن آن، نتیجهی منازعه با گفتمانهائی بود که در راس آن گفتمان اسلام سیاسی قرار داشت. ظهور این گفتمان بیش ازآنکه کنشی باشد، واکنشی به گفتمان پهلوی بود که کوشید با برجسته سازی عناصر خودی و حذف و حاشیه رانی گفتمان مذهبی در مقام غیر، خود را در جایگاهیگانه گفتمان موجود در جامعه تثبیت نماید. با مقدمات فوق، پژوهش حاضر به بررسی نحوهی صورتبندی امر سیاسی از سوی گفتمان پهلوی و تاثیر آن بر شکلگیری گفتمان انقلابی اسلام سیاسی در یک دورهی مهم و تعیین کنندهی در تاریخ ایران معاصر میپردازد. در این پژوهش محقق برآن است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موف و استخراج مفاهیم و مقولات مرتبط با مفهوم امر سیاسی نشان دهدکه نحوه صورتبندی امر سیاسی از سوی گفتمان پهلوی چه تاثیری در شکلگیری گفتمان انقلابی اسلام سیاسی در ایران داشته است؟ فرضیهی ما در این پژوهش بدین شکل مطرح میشود که صورتبندی امر سیاسی از سوی گفتمان پهلوی در قالب خصومت تمام عیار با گفتمان مذهبی به سیاسی شدن مذهب و شکلگیری گفتمان انقلابی اسلام سیاسی در ایران انجامید.
Politics are formed within a discourse, based on the duality of hostility and sympathy, or the incongruous and congrouos relationship with "other" discourses. Discourses with the definition of politics determine, on the one hand, the identity frontiers between the "insider" and "other" forces and, on the other, define the political conflicts in a community. The collapse of the Pahlavi regime and, eventually, its dismantling, was the result of a conflict among the discourses and the political Islamist discourse was at the head of them. The emergence of this discourse was more reactive than active to Pahlavi's discourse, which sought to stabilize itself in the context of the discourses of society by highlighting the other elements and marginalizing of religious discourse as non-existent. Accordingly, the present study examines how the political process was shaped by Pahlavi's discourse and its impact on the formation of the revolutionary political discourse of Islam in a crucial period in contemporary Iranian history. In this research, the researcher is trying to show how the political formulation of Pahlavi discourse has influenced the formation of the revolutionary political discourse of Islam in Iran by the method of Laclau and Moffe’s discourse analysis and the extraction of concepts and categories related to the political concept. Our hypothesis in this paper is that the political formulation of Pahlavi discourse in the form of full hostility with religious discourse led to the politicalization of religion and the formation of revolutionary political discourse in Iran.
https://www.roir.ir/article_84492_b5a6508e04e8641f05b1d6ca621949c6.pdf
امر سیاسی
گفتمان
آنتاگونیسم
پهلوی
اسلام سیاسی
Politics
Discourse
Antagonism
Pahlavi
Political Islam
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
45
66
85045
Original Article
فرا تحلیل مطالعات انقلاب اسلامی در ایران؛ بررسی چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی ایران از منظر پژوهشگران ایرانی
Meta-analysis of Studies of the Islamic Revolution in Iran;
Perspectives of Iranian Scholars on the Reasons and in the way of Triumph of Islamic Revolution of Iran
علی خواجه نایینی
naieniali@gmail.com
1
صفیه سادات هاشمی
naieniali@ut.ac.ir
2
مهدی ترکشوند
mahdi.t.63@gmail.com
3
علوم سیاسی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران
استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه سیدجمال الدین اسدآبادی
«انقلاب اسلامی ایران چرا و چگونه به پیروزی رسید؟» این سؤالی است که دهههای متمادی و در زمان حاضر نیز مطرح بوده و پژوهشگران مختلف به دنبال پاسخی به آن برآمدهاند. تاکنون رویکردها و نسلهای متفاوتی از نظریات انقلاب اسلامی ایران متولد شدهاند که به تبیینهای متفاوتی در این زمینه پرداختهاند. این پژوهش تمرکز خود را بر بررسی و تحلیل مقالات منتشر شده در 4 فصلنامه علمی - پژوهشی حوزه انقلاب اسلامی منتشر شده در ایران یعنی فصلنامه پژوهشهای انقلاب اسلامی، فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی و فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی از ابتدای انتشار تا پایان سال 1396 قرار داده است. هدف این پژوهش آن است که با بررسی مقالات منتشر شده دریابد که پژوهشگران ایرانی چه دلایلی را برای چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی ایران برشمرده و پژوهشگران تولید کننده این ادبیات دارای چه ویژگیهایی هستند؟ در واقع فرا تحلیل مطالعات حوزه چرایی و چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در دو بخش دانش پژوهشی و ویژگیهای پژوهشگران، تمرکز اصلی پژوهش حاضر را تشکیل میدهد.
"Why and how did the Islamic Revolution of Iran win?" This is a question that has been discussed for many decades and nowadays, and various scholars have sought to answer it. So far, different approaches and generations of views about the Islamic Revolution have been born and different explanations have been given in this regard. This research focuses on the study and analysis of articles published in the four scientific journals of the Islamic Revolution in Iran, namely, the Quarterly Journal of the Islamic Revolution, the Quarterly Journal of Islamic Revolution Approaches, Quarterly Journal of the Islamic Revolution Studies, and the Quarterly of the Islamic Revolution's Research from the beginning to the end of the publications of 2018 year. The purpose of this study is to review the published articles and find out what Iranian scholars have identified as to why and how the Islamic Revolution of Iran won, and what are the characteristics of the researchers who have produced this literature? In fact, the main focus of the present study is the transformation of the field studies and how the victory of the Islamic Revolution in Iran in two areas of research knowledge and characteristics of researchers.
https://www.roir.ir/article_85045_730a692cfed74715ff8c7611bea9d3d6.pdf
انقلاب اسلامی ایران
مطالعات انقلاب اسلامی
ایران
پژوهشگران
مقالات
Iran’s Islamic Revolution
Islamic Revolution Studies
Iran
Researchers
articles
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
67
95
85047
Original Article
آسیب شناسی الگوی عدالت در دولتهای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر اندیشه مطهری و امام خمینی
Pathology of the Model of Justice in the Islamic Republic Administrations with Emphasis on Motahari and Imam Khomeini's Thoughts
جعفر رضایی
jafar.rezaei1347@pnu.ac.ir
1
علی علی حسینی
a.alihosseini@ase.ui.ac.ir
2
سیدجواد امام جمعه زاده
javademam@ase.ui.ac.ir
3
علیرضا آقاحسینی
a.aghahosseini@ase.ui.ac.ir
4
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
دانشیاریار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
عدالت از کانونیترین آموزههای قرآنی و اسلامی است که در اندیشههای سیاسی – اجتماعی رهبران انقلاب اسلامی همانند امام خمینی و شهید آیت الله مطهری بازتاب بسیاری یافته است. اما به رغم آن که شعار عدالت اجتماعی و اجرای آن از سیاستهای اصلی دولتهای بعد از انقلاب بوده، مسئله عدالت در کارنامه جمهوری اسلامی تا به امروز وضعیت مطلوبی نداشته است. بر این اساس، این پرسش مطرح میشود که چرا با همه سفارشهایی که در آموزههای دینی و تاکید رهبران انقلاب در باب عدالت اجتماعی و مباحث مربوط به آن وجود دارد عدالت در جامعه ما حضوری شایسته ندارد؟ در این مقاله با استفاده از روش تحلیل مقایسهای تلاش میشود با تاکید بر عدالت از دیدگاه رهبران انقلاب اجرای برنامههای توسعه دولتهای بعد از انقلاب مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، تا میزان انحراف آنها از مفهوم عدالت از دیدگاه رهبران انقلاب روشن شود و آسیبهای ایجاد شده شناسایی و راه کارهای اصلاح برای تقویت و تداوم حیات و استمرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هموار گردد.
Justice is one of the most attentive Qur'anic and Islamic instructions that have come to light in the political and social ideas of the leaders of the Islamic Revolution, such as Imam Khomeini and the martyr Ayatollah Motahari. But despite the fact that the slogan of social justice and emphasis on its implementation as one of the main policies of the post-revolutionary administrations, the issue of justice in the Islamic Republic's record has not been favorable to this day. Accordingly, the question arises why, with all the orders that religious teachings and the emphasis of the leaders of the revolution on social justice and its related issues, justice in our society has not got the deserved attention? In this paper, using a comparative analysis method, it is attempted by emphasizing justice from the viewpoints of the leaders of the revolution, to explore the implementation of post-revolutionary government development plans in order to clarify the extent of their divergence from the notion of justice from the point of view of the leaders of the revolution and to Identify the damage caused it and remedy the ways to strengthen and sustain the life of the Holy state of the Islamic Republic of Iran.
https://www.roir.ir/article_85047_a0d3f4db9faec78677b8bd333dc70deb.pdf
عدالت اجتماعی
برنامههای توسعه
آسیب شناسی و رهبران انقلاب
Social Justice
developmental plans
pathology and revolution leaders
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
97
123
85050
Original Article
بررسی میزان تأثیر انقلاب اسلامی بر رویکردهای دینی نویسندگان رمانهای دفاع مقدّس
Scrutinizing How Much Impact the Islamic Revolution Have Had On the Religious Approaches of the Authors Of The Sacred Defense Novels
یونس شعاعی گمچی
y.shoaei@urmia.ac.ir
1
علیرضا شوهانی
ar.shohani80@gmail.com
2
رحمان ذبیحی
3
کارشناس پژوهش دانشگاه ارومیه
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه ایلام، ایلام. ایران
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه ایلام؛ایران.
از دستاوردهای مهم برقراری نظام جمهوری اسلامی ایران، احیا و پررنگ نمودن نقش دین اسلام در جامعه و به تبع آن جنگ تحمیلی بود که درگسترۀ ادبیّات انقلاب اسلامی و به ویژه در رمانهای دفاع مقدّس قابل بررسی و تحلیل است. تحقیق حاضر بر آن است تا نشان دهد رمان نویسان دفاع مقدّس در سه دهۀ رمان نویسی، با دستاورد دینی انقلاب اسلامی چگونه و با چه رویکردهای برخورد کردهاند؟ میزان تأثیرپذیری از محورهای سه گانه دین اسلام (اعتقادات، احکام و اخلاق) در آثار خلق شده، تا چه اندازه بوده است؟ برای پاسخی درخور به سؤالهای مورد نظر، ده رمان دفاع مقدّس از سال ۶۱ تا 1390 به شیوه تحلیلی، توصیفی و آماری بررسی محتوایی شدهاند. برآیند تحقیق حکایت از متغیربودن میزان و نحوه انعکاس محورهای سهگانه دین اسلام در شخصیّت پردازی، خلق موقعیّتها، صحنهها و درونمایه آثار دارد که این امر باعث ایجاد سه نوع رویکرد عمده غالب «تربیتی - تعلیمی»، «فلسفی - کلامی» و «اخلاقی - عرفانی» به دین اسلام در آثار نویسندگان رمانهای دفاع مقدّس شدهاست.
One of the most important accomplishments of the instituting of the Islamic Republic of Iran was to restore the role of Islam in society and consequently, on imposed war that can be analyzed in the history of the Islamic Revolution literature, especially in the novels of the sacred defense. The present research seeks to show that the sacred defense novelists in the last three decades of novelty-writing, how approached with the religious achievement of the Islamic Revolution? How impressive the three axes of Islam (beliefs, judgments, and ethics) have been on the created works? To answer these questions, ten sacred defense novels from the year of 1981 to 2011 have been examined in an analytical, descriptive, and statistical manner. The results of this study indicate the variability of the extent and reflection of the three aspects of Islam in the characterization, creation of situations, scenes and themes, which has led to take three main types of "educational- instructive", "philosophical-theological" and "moral-mystical" to the Islam in the writings of sacred defense novels.
https://www.roir.ir/article_85050_258036f28954f3c691082773ac5ddacf.pdf
انقلاب اسلامی
رمان دفاع مقدّس
رویکردهای دینی
تربیتی - تعلیمی
فلسفی - کلامی
اخلاقی - عرفانی
Islamic Revolution
sacred defense novel
religious approaches
educational- instructive
philosophical-theological
ethical-mystical
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
145
176
85059
Original Article
طراحی الگوی راهبردی - فرهنگی اقتصاد مقاومتی با ملاحظه اقتصادی - دفاعی مبتنی بر اندیشههای مقام معظم رهبری در ج.ا.ایران
Designing a Strategic-Cultural Model for Resistance-Economics Considering the Economic-Defense observations based on the Supreme Leader's Thoughts
عباسعلی فرزندی اردکانی
abbasali_farzandi@yahoo.com
1
حسین صفری
hsafari@ut.ac.ir
2
میرمحمود سادات
sadat1367@ut.ac.ir
3
حسین بازرگانی
bazargani_h@ut.ac.ir
4
استادیار مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی(ره)، تهران
استاد گروه مدیریت، دانشکدة مدیریت، دانشگاه تهران، تهران
میرمحمود سادات، کارشناس ارشد مدیریت صنعتی تحقیق در عملیات، دانشکدة مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکدة مدیریت ، دانشگاه تهران، تهران، ایران
در این پژوهش سعی شده است با توجه به شش مفهوم اقتصادی - فرهنگی: 1. اقتصاد دفاع 2. قرآن و سنت 3. اندیشه رهبران انقلاب اسلامی 4. اقتضائات زمانی اقتصاد ج.ا. ایران 5. دانش و تجارب داخلی و بین المللی در مفاهیم عملیاتی اقتصاد 6. اقتضائات اقتصادی - دفاعی ج.ا.ایران پژوهشهای پراکنده حوزه اقتصاد مقاومتی با رویکرد اقتصادی - دفاعی را در 7 محور اصلی دستهبندی و پس از تشریح هر یک، چارچوبی جامع از ارتباط این تحقیقات با مفهوم کلان اقتصاد دفاع ارائه شود.در شناسایی ابعاد 7 گانه تحقیقات این حوزه، از تحلیل دادههای میدانی و کتابخانهای استفاده شده است. در ادامه با رویکرد گروه کانونی ابتدا از طریق مصاحبه مجموعه نظرات افراد خبره دریافت و سپس دستهبندى شد و در نهایت به صورت الگو مطرح گردید.در این تحقیق پژوهشهای پراکنده پیرامون حوزه اقتصاد مقاومتی با رویکرد اقتصادی - دفاعی در 7 محور اصلی: تحقیقات با محوریتهای مفهوم کلان اقتصاد دفاع، مفهوم اقتصاد مقاومتی، تطبیق مدلهای اقتصادی غربی، اندیشه و سیره پیامبرa، علما و نخبگان، تحریمهای اقتصادی و پدافند اقتصادی دستهبندی شد و الگوی راهبردی - فرهنگیاقتصاد مقاومتی با ملاحظه اقتصادی - دفاعی مبتنی بر اندیشههای مقام معظم رهبری ارائه گردید.
In this research, we tried by focusing on six economic-cultural concepts, including: 1. Economics of Defense; 2. Quran and Sunnah; 3. The Thoughts of Islamic Revolution Leaders; 4. The Economy Requirements of Iran; 5. Domestic and International Knowledge and Experiences in Operational Concepts of Economy; 6. Iran's Economic-Defense contingencies to collect the dispersed researches on the field of economic resistance to classify them with an economic-defense approach into seven main axes and then to describe each one with a comprehensive framework for macroeconomic concept of defense. In identifying the seven dimensions of research in this area, field and library data analysis has been used. Later, with the focal group approach, received the expert comments and then categorized and eventually presented them as a model. In this research, dispersive researches on the field of resistance economy were classified with an economic-defense approach in seven main axes: research focused on the concept of defense-economics, the concept of resistance economy, the adaptation of Western economic models, the thought of the Prophet, the ulema and elites, economic sanctions and economic defense, and then was presented the strategic-cultural model of economic resistance with some economic-defense observations based on the ideas of the Supreme Leader.
https://www.roir.ir/article_85059_f3833af18c140352525c1cfccafee5fa.pdf
اقتصاد
اقتصاد دفاع
اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی با رویکرد اقتصادی - دفاعی
Economics
Defense Economics
resistance economics
Resistance Economics with Economic-Defense Approach
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
177
199
85061
Original Article
انقلاب اسلامی ایران؛ انقلابی آزادی خواهانه
Islamic Revolution of Iran; Freedom-Seeking Revolution
مصطفی قربانی
dr.ghorbani91@gmail.com
1
محمد شفیعیفر
shafieef@ut.ac.ir
2
مهدی حاجیان
mahdi.hajian1357@gmail.com
3
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران
استادیار علو م سیاسی دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری تاریخ تمدن اسلامی دانشگاه آزاد تهران مرکز
در تلاش برای ارائهی تحلیل نوینی از انقلاب اسلامی، این سؤال مطرح شده که «آیا انقلاب اسلامی را میتوان انقلابی آزادیخواهانه دانست؟» فرض بر این است که انقلاب اسلامی، رستاخیز ملت ایران برای فراز کردن آرمان آزادی بوده و در آن، آزادی در هر دو وجه منفی و مثبتش تجلی یافته است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی– تحلیلی انجام شده و یافتههای آن نشان میدهد که انقلاب اسلامی ایران به طور عمده در پاسخ به چهار مسئلهی اصلی (آزادی منفی)؛ استبداد داخلی، سلطهی خارجی، اقدامات اسلامزدایانهی رژیم شاه و افول اقتصادی و تهدید معیشت مردم شکل گرفته و در مقابل، این انقلاب پاسخ مطلوب به این مسائل (آزادی مثبت) را در تأسیس و تحقق ارزشهایی چون مردمسالاری دینی، آزادی، تلاش برای حفظ استقلال و حاکمیت ملی و همچنین کارآمدی با تأکید بر عدالت و محرومیتزدایی، مفصلبندی کرده است.
In an effort to present a new analysis of the Islamic Revolution, the question ascends as to whether the Islamic Revolution can be considered a freedom or emancipation-seeking revolution? It is assumed that the Islamic Revolution was the renaissance of the Iranian nation to raise the cause of freedom, and emancipation in both two positive and negative aspects has been expressed. The present research is carried out in a descriptive-analytical manner and its findings show that the Islamic Revolution of Iran has mainly focused on four major issues (negative liberty); domestic tyranny, foreign dominance, anti-Islam measures of the Shah's regime and economic decline, and the threat to people's livelihoods. On the contrary, this revolution has articulated the favorable response to these issues (positive liberty) by establishing and realizing values such as religious democracy, freedom, efforts to preserve independence and national sovereignty, as well as efficiency with an emphasis on justice and deprivation.
https://www.roir.ir/article_85061_f7370d25980cb5936851e50eadabc472.pdf
انقلاب اسلامی ایران
آزادی
مردمسالاری دینی
استقلال
کارآمدی
اسلامزدایی
استبداد داخلی
سلطه خارجی
Islamic Revolution of Iran
freedom
Religious Democracy
Independence
Efficiency
anti-Islam policies
domestic tyranny
foreign domination
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
125
145
86114
Original Article
شناسایی مولفه های راهبردی دکترین، سیاست ها واهداف اداره امور زنان بر اساس گفتمان ولایت فقیه
Identification of strategic components dctrin, vahdaf, women's affairs policy based on the discourse of the ' jurist
فهیمه فرهمندپور
farahp@ut.av.ir
1
ناصر پورصادق
dr.naser.poursadegh@gmail.com
2
علی اسماعیلی
esmaili22@ut.ac.ir
3
عضو هیات علمی دانشگاه تهران
عضو هیات علمی دانشگاهعالی دفاع ملی
دانشگاه تهران
تجربه موجود نظام لیبرال دموکراسی غرب در حوزه اداره امور زنان به عنوان هدف غایی و نهایی با آموزههای دینی و انگارههای فرهنگی و بویژه احکام نوین اسلام و نظام جمهوری اسلامی سازگارنیست. ازاین رو تدوین و ارائه الگوی راهبردی در اداره امور زنان به عنوان نظام حکومتی الگو و بر اساس گفتمان ولایت فقیه در نظام اسلامی ضرورتی مضاعف و انکار ناپذیر است لیکن با گذشت چهار دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی هنوز چنین الگویی وجود ندارد و نبود این الگو موجب رفتارهای متفاوت دولتها در حوزه اداره امور زنان شده است که این امر نتیجهای جز تناقض در اجرای سیاستها ،بخشی و سلیقهای عمل کردن بازیگران این حوزه و اتلاف منابع در کشور را بدنبال نداشته است. از این رو هدف اصلی این مقاله شناسایی مولفههای راهبردی اداره امور زنان به منظور تدوین الگوی راهبردی در حوزه اداره امور زنان بر اساس گفتمان ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران است . یافته های پژوهش نشان می دهد دراداره امور زنان در بخش دکترین مولفههای پای بندی به عفت عمومی ،توجه به برابری زن و مردوحفظ شخصیت زن در بخش سیاستها ، اختیار زن همانند مرد، زنان موجب پیشرفت و تساوی زن ومرد و در بخش اهداف مولفههای تامین امنیت زنان ، تامین بهداشت وتغذیه سالم،ارتقای علمی،بالابردن شان اجتماعی، مشارکت زنان وتامین شرایط اشتغال مهم ترین مولفه های تدوین الگوی راهبردی می باشند. تجربه موجود نظام لیبرال دموکراسی غرب در حوزه اداره امور زنان به عنوان هدف غایی و نهایی با آموزههای دینی و انگارههای فرهنگی و بویژه احکام نوین اسلام و نظام جمهوری اسلامی سازگارنیست. ازاین رو تدوین و ارائه الگوی راهبردی در اداره امور زنان به عنوان نظام حکومتی الگو و بر اساس گفتمان ولایت فقیه در نظام اسلامی ضرورتی مضاعف و انکار ناپذیر است لیکن با گذشت چهار دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی هنوز چنین الگویی وجود ندارد و نبود این الگو موجب رفتارهای متفاوت دولتها در حوزه اداره امور زنان شده است که این امر نتیجهای جز تناقض در اجرای سیاستها ،بخشی و سلیقهای عمل کردن بازیگران این حوزه و اتلاف منابع در کشور را بدنبال نداشته است. از این رو هدف اصلی این مقاله شناسایی مولفههای راهبردی اداره امور زنان به منظور تدوین الگوی راهبردی در حوزه اداره امور زنان بر اساس گفتمان ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران است . یافته های پژوهش نشان می دهد دراداره امور زنان در بخش دکترین مولفههای پای بندی به عفت عمومی ،توجه به برابری زن و مردوحفظ شخصیت زن در بخش سیاستها ، اختیار زن همانند مرد، زنان موجب پیشرفت و تساوی زن ومرد و در بخش اهداف مولفههای تامین امنیت زنان ، تامین بهداشت وتغذیه سالم،ارتقای علمی،بالابردن شان اجتماعی، مشارکت زنان وتامین شرایط اشتغال مهم ترین مولفه های تدوین الگوی راهبردی می باشند.
Identification of strategic components dctrin, vahdaf, women's affairs policy based on the discourse of the ' jurist
https://www.roir.ir/article_86114_c6d9d07132275034f41c37f0eaffbb83.pdf
گفتمان ولایت فقیه
راهبرد
اهداف
دکترین
سیاست
اداره امور زنان
The leader of the province
discourse strategies
Goals
dctrin
Politics
Office of women's Affairs
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
201
223
85065
Original Article
بررسی تطبیقی بازنگری در قانون اساسی مشروطیت و جمهوری اسلامی؛ امکان یا امتناع بازنگری در برخی از اصول قانون اساسی مصوب 1368
Comparative Review of the Constitutions of 1906 and Islamic Republic; the Possibility or Impossibility of Review some of the Principles of the Constitution Adopted in 1989
محمدرضا مجیدی
mmajidi@ut.ac.ir
1
میثم بلباسی
belbasi.meisam@ut.ac.ir
2
سردبیر محترم نشریه
دانشجوی دکتری مطالعات انقلاب اسلامی دانشگاه تهران
نوشتار حاضر با تشریح سیر تطور قانون اساسی در ایران؛ به دنبال پاسخ به این سؤال است که اصل بازنگری در قانون اساسی مشروطیت و جمهوری اسلامی به چه شکلی بوده است؟ و اینکه اگر بخواهیم درباره بازنگری در برخی از اصول قانون اساسی فعلی (مصوب 1368) جمهوری اسلامی ایران امکانسنجی کنیم، این امکان یا امتناع بازنگری شامل چه موارد اختلافی مهمی خواهد شد؟ یافتههای پژوهش، حاکی از آن است که در قانون اساسی مشروطه به دلیل جلوگیری از بازگشت استبداد و در قانون اساسی (مصوب 1358) جمهوری اسلامی به دلیل فضا و شرایط ابتدای انقلاب و حفاظت از قانون اساسی در مقابل طوفانهای سیاسی پس از انقلاب، عمداً اصل بازنگری در هیچ کدام از قانونهای اساسی مذکور در نظر گرفته نشده است. با این حال، قانون اساسی مشروطیت چندین بار و به واسطه تفاسیر مختلف مورد بازنگری قرار گرفت. اما در جمهوری اسلامی ایران، پس از اصلاحات قانون اساسی در سال 1368، اصل بازنگری (اصل 177) با شرایط، ضوابط و محدودیتهای خاص خود به همراه برخی تغییرات دیگر در قانون اساسی جدید لحاظ گردیده است. همچنین به نظر میرسد در صورت بازنگری در قانون اساسی 1368 میتوان از امکان یا امتناع بازنگری در برخی از مسائل اختلافی مانند نظام ریاستی یا پارلمانی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، شوراهای شهر و روستا، شرایط ریاست جمهوری و غیره ... نام برد. برای پاسخ به سؤال مقاله از روش تطبیقی - تحلیلی و تکنیک مطالعات کتابخانهای بهره گرفته میشود.
The present article describes the evolution of the constitution in Iran; seeking to answer this question, what was the principle of revising the constitution of 1906 and is the constitution of Islamic Republic? And if we want to review the possibility of revising some of the current constitutional principles (approved in 1989), what would be a significant difference to this possibility or impossibility of reviewing? The findings of the research indicate that in the Constitution of 1906, due to the prevention of the return of tyranny and in the constitution (approved in 1979) of the Islamic Republic, due to the initial conditions of the revolution and the protection of the constitution against the post-revolutionary political storms, Revision of any of the above fundamental laws is not considered. However, the Constitution of 1906 was reviewed several times by various interpretations. However, in the Islamic Republic of Iran, after the constitutional amendments in 1989, the review principle (art. 177) has been incorporated into constitutional provisions, along with some other changes. It also seems that in the review of the constitution of 1989 it is possible to refrain from or refuse to review some of the issues of disagreement, such as the presidential or parliamentary system, the Expediency Council, the city councils, the presidential conditions, and so on. To answer the paper’s question, the comparative-analytical method and the library study technique were used
https://www.roir.ir/article_85065_d48ceaf93a3b21f90c779bacbe234763.pdf
بازنگری
قانون اساسی
مشروطیت
جمهوری اسلامی
امکان و امتناع
revision
Constitution
constitutional
Islamic Republic
possibility and impossibility
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
225
242
90156
Original Article
جستاری در چرایی چرخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از انقلابیگری به محافظهکاری
جستاری در چرایی چرخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از انقلابیگری به محافظهکاری
جواد حق گو
jhaghgoo@ut.ac.ir
1
محمداسماعیل نباتیان
me.nabatian@ut.ac.ir
2
استادیار گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ایران
استادیار گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران، تهران، ایران
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در مقایسه با دوره ریاست احمدینژاد دچار تغییرات اساسی شد. غلبه گرایشهای عملگرایانه و محافظهکارانه بر گرایشهای آرمانگرایانه و انقلابی را باید اصلیترین نمود این تغییر به شمار آورد. از آنجائیکه این تغییر رویکرد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پدیده جدیدی نیست، بررسی این موضوع آثار مهمی بر درک و فهم بهتر سیاست خارجی ایران میگذارد. بر همین اساس بررسی چرایی این مسئله هدف اصلی این مقاله است. بر اساس ادعای این مقاله، این تغییر اساسی در حوزه سیاست خارجی بیش از هر چیز به تغییر در تعریف مفهوم منافع ملی باز میگردد. تغییر و تحول این مفهوم به عنوان جوهر اصلی سیاست خارجی زمینهساز تغییر در اولویتها، جهتگیریها و راهبردهای یک کشور در تعامل با محیط خارجی است. در اینجا تلاش شده است تا با در نظر داشتن سه مفهوم تغییر نخبگان، نوع برداشت از هویت ملی و تحولات ساختاری، چرایی درک متفاوت از منافع ملی در دورهای خاص از سیاست خارجی ج. ا. ایران را مورد واکاوی قرار دهیم. بنابراین شناخت نوع اثرگذاری مفاهیم سهگانه بر منافع ملی یک کشور به عنوان چارچوب مفهومی و بررسی نوع اثرگذاری آن بر تکوین سیاست خارجی دولتهای احمدینژاد و روحانی بخشهای اصلی این مقاله را تشکیل داده است.
جستاری در چرایی چرخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از انقلابیگری به محافظهکاری
https://www.roir.ir/article_90156_27a57b55afb94b79a65e6d2af5594b1c.pdf
ریاست جمهوری
جمهوری اسلامی ایران
سیاست خارجی
منافع ملی
جستاری در چرایی چرخش سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از انقلابیگری به محافظهکاری
per
ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایران
فصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی
2322-2573
2019-02-20
7
4
247
266
120396
Original Article
سه انگاره های هویت ملی و برساخت "ایرانیت" در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(1392-1384)
aa
سعید چهرآزاد
chehrazad.saeed@gmail.com
1
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
نوشتۀ پیش رو درصدد آن است تا به پاسخ این پرسش دست یابد که سه انگاره های هویت ملی ایران به چه صورت و طی چه فرآیندی در تکوین، شکل گیری و استحکام و امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طیِ سال های 1384-1392 نقش پردازی می کنند. در این نگاره تلاش گردیده است که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با اتکاء بر داده های مبتنی بر رهیافت کتابخانه ای، ضمن در نظر گرفتن سه انگاره های هویت ملی به عنوان چهارچوب نظری، نحوه شکل گیری، قوام و دوام سیاست خارجی زمانۀ 1384-1392 جمهوری اسلامی ایران را مورد تبیین قرار دهد. کندوکاوها نشان دهندۀ آن است که سه گانۀ هویت ملی ایران یعنی ایرانیت، اسلامیت و تجدد، هر یک به نحوی در بافتارسازی سیاست خارجی این دوره موثر واقع بوده است. از این پژوهش بدین صورت افاده شده می وشد که سیاست خارجی ایران در بازه زمانی مشخص شده بعد از نظام معنایی معماری شده به شدت از سه گانه های اسلامیت، ایرانیت و تجدد و متعلقات آن متاثر می باشد و در واقع سیاست و مراودات خارجی ایران در بین سال های 1384-1392 برساختی از سه گانه های مذکور است.
aa
https://www.roir.ir/article_120396_9a30d3e2a5f279e2cd668c81798e442e.pdf
سازه انگاری
هویت ملی
اسلامیت
تجدد
ایرانیت
a