استراتژی‌های غیریت‌ساز با آمریکا در گفتمان‌های سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب اسلامی

نویسنده

استادیار روابط بین‌الملل دانشگاه پیام نور

چکیده

وجود دگر یا دشمنی به نام ایالات متحده آمریکا یکی از متغیرهای ثابت و معناساز حاکم بر سیاست خارجی ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران تا کنون بوده است. سایه این غیر بر سر تصمیمات خارجی به قدری جدی است که تقریبا کلیه رویه‌ها و روندهای دیپلماسی ایران پس از انقلاب اسلامی را تحت تأثیر، بل تحت الشعاع خود قرار داده است. الگوهای دوستی/دشمنی، همگرایی/ واگرایی و ائتلاف/افتراق طراحی نمی‌شوند مگر با در نظر گرفتن این غیر؛ مرزهای میان خودی/غیرخودی، وطن‌پرست/وطنفروش، بومی/ بیگانه، مقاوم/سازشگر ترسیم و تحدید نمی‌شود مگر با در نظر گرفتن این غیر. هیچ مطالعه و پروژه‌ای و هیچ تدبیر و تصمیمی در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران سامان و سازمان نمی‌یابد مگر آن که رد پایی از این غیر را در سرزمین تحلیلی خود داشته باشد. فرضیه اصلی این مقاله آن است که غیریت آمریکا به‌عنوان فصل مشترک خرده‌گفتمانهای ظهور و بروز یافته پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران توانسته به مثابه نقطه آجیدن خرده گفتمان‌های ثبوت یافته عمل کند و با وجود اختلافات روشی- تاکتیکی آن‌ها در برخورد با این غیر، به نوعی وحدت در عین کثرت را در هویت‌یابی گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسلامی به‌عنوان یک ابرگفتمان هژمونیک طرح‌ریزی نماید.
 
 
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Strategies of “Otherness Making” of America in Discourses of Iran Foreign Policy after Islamic Revolution

نویسنده [English]

  • Reza Solimani
Assistant Professor of International Relations PNU
چکیده [English]

Presense of U.S.A as an “Other” or “Hostile” have been one of the permanent and identifier factor dominates over Iran foreign policy after Islamic revolution. Shadow of this other has been so serious that overshadowed almost all of process of Iran diplomacy in post revolution era.Patterns for deteminig of some dichotomies such as:friendship/hostility,intergration/fragmentation, coalition/disunion, would be designed just with consideration of this other.Bounders for own/other,patriot/disloyal, native/stranger, defiant/traitor, would not be drawned unless after consideration of this other. Not any study, project and decision in Iran diplomacy would be organized unless with the some conception of this other. The main hypothesis of article is to consider U.S otherness as the common concern and as “point de caption” of different discourses after Islamic revolution of Iran which has –although with different methods-led to a kind of unity in Iran foreign policy as a hegemonic discourse.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Otherness
  • Hostility
  • Adversary
  • Discourse of Foreign Policy
  • Isalmic Republic of Iran
  • U.S.A