ناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222.دانلود فایل یکجا سال سال چهارم / زمستان 1394 / شماره 1562875FA0 0Journal Article19700101https://www.roir.ir/article_62875_36ad8d6deb545a84890f9b4f36519245.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222The Idea of Faqih Guardianship and Constitutional law in Safavid Periodاندیشه ولایت فقیه و حقوق اساسی در دوره صفوی72862883FAفیروز اصلانیاستادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانعیسی خیریدانشجوی دکترای حقوق عمومی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article19700101The appearance of Safavid dynasty and its reliance on Islamic law, specially on Shiite political feqh, caused
Iranian history of political thought and manner of ruling to take an new form. The founders of the dynasty,
seeking for religious legality to rule based on reasonable norms and religious teachings paid attention to Shiite
scholars and the scholars also made the most of their opprtunities and in this manner, a new theorization of
such a view as guardianship and supervision of Faqih occurred. Some remained works of that period have
recorded the situation of public law and constitutional law during 230 years of Safavid period and have formed
the source of the paper. When analyzing the documents, the theory of legality and its religious principles and
justification of that sovereignty in the form of kingdom and the climate of authoritarianism have been attended to.
با ظهور سلسله صفویه، صفحات جدیدی در تاریخ اندیشه سیاسی و شیوه زمامداری ایرانیان با تکیه بر شریعت اسلام و بهویژه فقه سیاسی شیعه ورق خورد. مؤسسان صفوی در پویش برای مشروعیتیابی خود و تمسک به قواعد عقلانی و ریشهدار متصل به وحی و نصوص دینی برای اداره کشور بهسوی اندیشمندان حوزههای علمی شیعه روی آوردند و در مقابل، علما نیز این فرصت را برای ارتقای تشیع و حاملان آن به سطح اداره سیاسی و اجتماعی کشور پهناور و تازه استقلال یافته ایران مغتنم شمرده، به نظریهپردازی مدرن از نوع «ولایت و نظارت فقیه» بر سلطنت دست زدند. برخی آثار به جای مانده از آن دوران حکایت از وضعیت حقوق عمومی و اساسی در 230 سال حکومت صفویان دارد که در این مقاله به آنها استناد شده است. در تحلیل این متون به تئوری مشروعیت و مبانی شرعی آن و توجیه حاکمیت سلاطین صفوی در دستگاه سلطانی و فضای اقتدارگرایی آن دوره توجه شده است.https://www.roir.ir/article_62883_c5cf841c345925ee633106becf72c7d7.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222Pathology of Role of Party Elites in Stopping the Life of Hizb-e Jomhuri-e Islami (HJB)آسیبشناسی نقش نخبگان حزبی در عدم استمرار حزب جمهوری اسلامی295262881FAعبدالله جاسبیاستاد تمام دانشگاه علم و صنعت و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگیرضا پریزاددانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قمJournal Article19700101HJB during its short life played an important role in compiling constitutional law, forming civil organizations, the three powers of Islamic republic of Iran in the form of its members` presence in those political organs. Again, at the beginning of its political activity, it performed nine important national elections including the referendum of IRI, the elections of the first and second periods of The Islamic Consultative Assembly, an election for final survey<br />of the Constitutional law of IRI and a referendum for it, three presidential elections and the first period of Leadership Elites Assembly along with other important activities to oppose crises and difficulties risen after the victory of IRI. The paper has studied the question: such being the influence of the party, what agents caused HJB to come to end? And how one may analyze the role of the party elites with regard to its stopping? In the paper, using<br />Huntington Samuel`s theorical model on institutionalization and its norms, it has been proved that the level of institutionalization would desire some considerable changes of behavior in elites. While the elites had conditioned their activities in full agreement with Islamic values and teachings and, therefore, they were not<br />able to change their behavior. It was the very agent led to the party`s stopping. The method of study taken here may be known as theorical, applicable, pathological, analytical and descriptive respectively with regard to its aim, essence and method.بررسی نقش و عملکرد احزاب سیاسی در شکل دادن به نهادهای مدنی و تأثیرگذاری آنها در پیکره سیاسی جامعه و همچنین علل ناپایداری و ناکامی آنها در عرصه سیاسی ضرورتی انکارناشدنی دارد. حزب جمهوری اسلامی یکی از همین احزاب است که پس از یک دهه فعالیت حزبی، سرانجام رأی به توقف فعالیتهایش در حیات سیاسی جامعه ایران داد. این حزب پس از انقلاب اسلامی، نقش مهمی در تدوین قانون اساسی، شکل دادن به نهادهای مدنی و قوای سهگانه در جمهوری اسلامی از طریق حضور اعضایش در این نهادها و ارگانهای سیاسی داشت. علاوه بر اینها حزب مذکور، در آغاز حیات فعالیت سیاسی خود توانست با کمک سایر نیروهای ارزشی با برگزاری (9) انتخابات مهم و سرنوشتساز، همچون همهپرسی جمهوری اسلامی، انتخابات دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی، انتخابات مجلس، بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، همه پرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انتخابات سه دوره ریاست جمهوری و انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان رهبری و در کنار آنها مرتفع کردن مشکلات و بحرانهای مختلفی که در کشور و پس از پیروزی انقلاب به وجود آمده بود؛ ایفای نقش کند. اما پرسش اصلی این است که چه عواملی باعث شد تا چنین حزب فراگیری که در تاریخ این کشور منحصر به فرد بوده، ناپایدار باشد و نخبگان این حزب چه نقشی در عدم نهادمندی و به تبع آن توقف فعالیتهای این حزب داشتند. در این مقاله سعی شده با استفاده از الگوی نظری ساموئل هانتینگتون در خصوص نهادمندی و معیارهای نهادمندی، به تبیین این موضوع پرداخته و این فرض استوار شود که برای تقویت سطح نهادمندی لازم بود تا نخبگان حزب تغییراتی در مواضع و عملکرد خود به وجود آورند، اما این تغییرات با ارزشهای اسلامی و انقلاب کاملاً سازگار نبود؛ لذا نخبگان حزب جمهوری اسلامی برابر اساسنامه و تعهدات اولیه در دفاع از ارزشها و مصالح نظام بهجایی رسیدند که باید بین حفظ حزب و حفظ ارزشهای اسلام و انقلاب یکی را برمیگزیدند و آنها دومی را انتخاب کردند. این تحقیق به لحاظ هدف، پژوهشی نظری و کاربردگرایانه و از حیث ماهیت، آسیبشناسانه میباشد و از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده است.
https://www.roir.ir/article_62881_e09e7ebd998cc52c7eac151847734185.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222An Analytical Study on Normative Pluralism with Regard to the Fourteenth Principle of Contitutional Law of IRIتحلیل کثرتگرایی هنجاری در پرتو اصل چهاردهم قانون اساسی ج.ا.ا537462882FAابوذر رجبیاستادیار دانشگاه معارف اسلامیJournal Article19700101One Islamic teaching, partially reflected in IRI Constitutional Law, is the way of acting and behaving towards non-Muslims. The fourteenth principle of IRI Constitutional Law, on the eighth verse of chapter Mumtahana, has regarded good manner of behavior, justice in action and observing human rights towards non-Muslims and as a duty of IRI state and Muslims. This principle shows IRI`s moral manner of interaction towards non-Muslim. Though pluralists for proving<br />their own view, speak of good manner of interaction towards all followers of religions, one may find a considerable distinction between theirs and this principle of IRI Constitutional Law. Such meaning of pluralism had been put forward in Islam; yet, it does not lead to epistemological and salvational pluralism. The paper has critsized pluralists` view in the field and described fundamental deference of that principle with the mentioned view.<br /><br />از ویژگیهای دین اسلام که در قانون اساسی نیز بخشی از آن متبلور شده است، نحوه تعامل و رفتار با غیر مسلمانان است. اصل چهاردهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت ج. ا.ا و مسلمانان را براساس آیه هشتم سوره ممتحنه موظف میداند که نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل رویکرد اخلاقی جمهوری اسلامی را در برابر غیر مسلمانان بیان میدارد. اگرچه کثرتگرایان در ادله اثبات دیدگاه خود، مسئله حسن رفتار با پیروان همه ادیان را مطرح میکنند، تفاوت جدی بین مدعای آنان و این اصل از قانون اساسی وجود دارد. پلورالیسم هنجاری یا رفتاری پیش از ادعای کثرتگرایان از سوی اسلام مطرح شده بود؛ اما نتیجه آن تن دادن به کثرتگرایی معرفتی و نجاتشناختی نیست. در این مقاله ضمن تحلیل انتقادی از دیدگاه کثرتگرایان در این حیطه، به تفاوت اساسی اصل چهارده قانون اساسی با نگره یادشده اشاره خواهیم کرد.https://www.roir.ir/article_62882_b33d206b215d68fab8b7901f31480f45.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222The Components of Islamic Unity in Imam Khomeini and the Leader`s Thought and Its Place in Islamic Revolution of Iranمؤلفههای اتحاد اسلامی در اندیشه امام و رهبری و جایگاه آن در انقلاب اسلامی758662884FAبهاءالدین قهرمانی نژاد شایقاستادیار گروه تاریخ، تمدن و انقلاب اسلامی دانشگاه تهرانJournal Article19700101One most fundamental principle of Imam Khomeinie`s thought, manner of life and character, having appeared as Islamic Revolution`s strategy, lies in his attention to the unity of Islamic community. Such being the case, unity of word, avoiding disunity, emphasizing what in common, unity and sympathy and the interests of Islamic community have been regarded as one essential and durable teaching of Imam and his true successor, the great leader of Islamic Revolution. The study of this strategic teaching and its norms have been into put forward in the paper. As is shown, rather than its being
an important, applicable and strategic topic, necessity of the study lies in its being as a natural necessity and a Divine duty.
از اصلیترین مبانی اندیشه، سیره و منش امام خمینی، که بازخورد بیرونی آن بهعنوان سیاست راهبردی انقلاب اسلامی بروز نموده، توجه به اتحاد امت اسلامی است. به همین جهت، وحدت کلمه، پرهیز از تفرقه، تمرکز بر مشترکات، اتحاد و همدلی و منافع امت اسلامی از آموزههای اصیل و دیرین امام راحل و خلف صالحش، رهبر معظم انقلاب اسلامی است. واکاوی و بررسی مؤلفهها و تعیین معیارهای این آموزه راهبردی، مسئلهای است که این مقاله عهدهدار پاسخ آن است. ضرورت این پژوهش، علاوه بر اهمیت موضوعی، کاربردی و راهبردی آن، اثبات این واقعیت است که از دید امام (قده)، اتحاد امت اسلامی، نه یک تاکتیک و روش، بلکه ضرورتی فطری و فریضهای الهی است.https://www.roir.ir/article_62884_c8674ecc417ec8307e99384893148081.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222An Analytical Study on Imam Khomeini`s Thought of the Necessity of Government during the Absence of Pure Imamتحلیل و بررسی نظریه «وجوب تحصیل حکومت در دوران غیبت» در اندیشه امام خمینی62874FAروحالله شاکری زواردهیاستادیار پردیس فارابی دانشگاه تهرانزینب مختاریکارشناس ارشد شعیهشناسیJournal Article19700101During recent centuries the problem of faqih`s rule in the absence of pure Imam has been focused on among fuqaha, some have viewed for and some other against it. Among the former one important problem may be found; it runs as: are foqaha obligated to prepare the ground to form Islamic government or not? Among those saying that it is the duty of people to prepare necessary conditions for establishing Islamic government by faqih, Imam has viewed foqaha to be obligated for measuring to prepare conditions and form faqih`s government and invite people to accept it. For him,
therefore, preparing the necessary ground for government would be as the grounds for the necessary not for th necessity. In the paper, Imams view and its proofs have been studied and explained in a analyticodescriptive method. Finally it has been described that though legality of faqih`s government is divinely prepared, attaining the government by power is not
permited and public acceptance is needed.
در سدههای اخیر مسئله حکومت فقیه در دوران غیبت امام عصر# واکنشهای جدی را در میان فقها پدید آورده است که برخی موافق و برخی دیگر مخالف آن میباشند. اما در میان فقهایی که به وجوب تشکیل حکومت رأی دادهاند، مسئلهای مهم وجود دارد و آن اینکه آیا فقها در تحصیل و آمادهسازی مقدمات حکومت وظیفهای دارند یا خیر؟ در کنار فقهایی که معتقدند برای تشکیل حکومت باید منتظر شرایط شد تا مردم زمینه حکومت فقیه را ایجاد کنند، امام خمینی نظری نو را مطرح کردهاند. ایشان با تکیه بر دلایل عقلی و نقلی و بینشی عمیق از ماهیت احکام اسلامی معتقدند بر فقها واجب است تا برای تحصیل شرایط حکومت، اقدام و شرایط را آماده کنند و سپس مسلمانان را به پیروی از خود و پذیرش حکومت فقیه دعوت نمایند. بر این اساس از نظر ایشان تحصیل مقدمات حکومت، از باب مقدمه واجب است نه مقدمه وجوب. در این نوشتار برآنیم تا با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به تبیینی کامل از نظریه امام خمینی در باب تحصیلی بودن حکومت فقیه، در مقابل حصولی بودن آن پرداخته و دلایل ایشان بر وجوب تحصیل مقدمات حکومت را بیان کنیم. در انتها به این نکته اشاره میشود که طبق این نظریه، اگرچه مشروعیت حکومت فقیه الهی است، تحصیل آن با قهر و غلبه و زور نبوده و نیازمند مقبولیت مردمی است.
https://www.roir.ir/article_62874_8d50bb88b81399c03048c6a405b28ec3.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222Historico-Epystemological Evidences of Imam Khomeini`s View on the Essence of Teaching Shiite Foundation in Iranشواهد تاریخی ـ معرفتی نظریه امام خمینی در هویتِ تعلیمْ بنیادِ تشیع در ایران10312862876FAمجتبی زارعیاستادیار اندیشه سیاسی اسلام گروه علوم سیاسی تربیت مدرسرویا فتحعلی بیکفوق لیسانس تاریخ تشیع.Journal Article19700101The twofold of Shi`ism and Iranian national identity have been viewed differently. The paper has taken the same view<br />as Imam Khomeini`s on appearance of Shiism in Iran by scholars` leading and teaching during the process of time, not<br />by Safavid`s force and obligation; though having established Shi`ism as the formal religion and Shi`ite national identity in Iran turned to governmental and administrative dicisions. Yet, Shi`it scholars` educational and leading policies had<br />began and spread the Shiite national identity before Safavid kingdom and, then, were more spread and rooted by Safavid<br />cultural policies and scholars` confirmation and propagation. Therefore, one may not consider Safavid kingdom as the<br />cause of Shiism`s establishment; rather, Safavid dynasty itself and Shi`ite nationality were founded and rooted in the<br />shadow of Shi`ite scholars` educational and guidance and, epistemologically, socially and politically objectified in various and different components.دوگانه تشیع و هوّیتِ ملی در ایران با نسبتهای مختلفی مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است. پژوهش حاضر مطابق نظر امام خمینی بر آن است که تشیع در ایران از سوی سلطنت صفوی با مؤلفههای زور یا اجبار، «اتفاق» نیفتاده، بلکه در فرایند زمان براساس تعلیم و ارشاد علما «ساخته» شده است؛ اگرچه نهاد سلطانی پس از رسمیت مذهب تشیع و هوّیت ملی شیعی در سرحدات ایرانی به سیاستگذاریهای حاکمیتی مبادرت کرد، اما هویت ملی شیعی و بسط آن از ما قبل سلطنت صفوی و از طریق «سیاستهای تعلیمی ـ ارشادی» عالمان و متفکران دینی آغاز و پس از آن با تأییدات و تعلیمات علما، سیاستگذاریهای فرهنگی کارگزاران صفوی نیز بسط و تعمیق یافت. نتیجه اینکه صفویه نهتنها علّت تکوین فکر و هویت شیعی نیست، بلکه خود صفویه و ملیت شیعی محصول تکاپوی تشیعِ تعلیمْ بنیاد و ارشادْ محور است که در مؤلفههای گوناگون و متعددی عینیت معرفتی، اجتماعی و سیاسی پیدا کرد.
https://www.roir.ir/article_62876_46e420975d69c1a1f92321df741dd8af.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222Reconsidering Ansarollah`s Movement of Yemen in the Ground of Islamic Republic of Iranبازخوانی جنبش انصارالله یمن در بستر انقلاب اسلامی ایران12915062877FAجلیل دارااستادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس.محمود باباییاستادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article19700101Islamic Republic of Iran as an important event affected Shi`ite society of Yemen. Since Islamic Revolution has
always announced supporting public movements against tyrranical regime as one of its duty. And again Iranian
leaders have intended to issue their revolutionary teachings. The reality of IRI`S support of the weaks
against cruels as well as anti Iranian propagations under the pretext of issuing revolution along with threats
against Saudi Arabia in the area caused Saudi A`rab in the extreme to be poles apart. Based on the hypothesis
of the study, the affect of Islamic Revolution of Iran on Ansarollah and Alhauthi current has been of two kind
soft and hard, namely of thought and current both in accordance to the theory of spread.
انقلاب اسلامی ایران یکی از اتفاقات مهم و تأثیرگذار بر جامعه شیعیان یمن بوده است؛ چون انقلاب اسلامی همواره یکی از ماموریتهای خود را حمایت از خیزشهای مردمی علیه رژیمهای مستبد اعلام کرده است. از طرفی رهبران ایران نیز، داعیه صدور نرم انقلاب را داشته و دارند. واقعیت حمایت جمهوری اسلامی ایران از مستضعفین در برابر مستکبرین و همچنین تصویرسازیهای ایران هراسانه از صدور این انقلاب، در کنار تهدید و تحدید منافع عربستان در منطقه، موجب شکلگیری دو قطبی موجود در اندیشه افراطگرایانه اعراب عربستان شده است. سؤالی که برخی مطرح میکنند این است که آیا تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر یمن و ترویج اندیشههای رهبران قبلی و فعلی انقلاب اسلامی ایران بر جنبشهای اسلامی یمنی همچون انصارالله از نوع سخت بوده، یا به شکل نرم اتفاق افتاده است؟ در واقع تصویرسازی از مبانی نظری و اندیشهای جنبش انصارالله بهعنوان مهمترین بازیگر تأثیرگذار در حوادث اخیر یمن و متاثر بودن آن از انقلاب اسلامی ایران را چگونه میتوان تحلیل نمود؟ فرضیه پژوهش این است که تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصارالله و الحوثیها بر دو محور تأثرپذیری اندیشهای ـ فکری و تأثیرپذیری جریانی و مبتنی بر «نظریه پخش» قابل تحلیل است. به عبارتی انقلاب اسلامی هم تأثیر فکری و هم تأثیر جریانی بر جنبش انصارالله داشته است.
https://www.roir.ir/article_62877_251556bb27a369f003d80d79b5ccb793.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222Social Media as Empowerment Agents for Citizens in the Changes of Islamic Awakeningرسانههای اجتماعی و توانمندسازی شهروندان در جریان تحولات بیداری اسلامی15116662878FAمصطفی ملکوتیاناستاد دانشگاه تهرانحسن جوکار فارسیدانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی دانشگاه تهرانJournal Article19700101Social media and social nets have been known as considerable phenomena in recent years; regarding their
abilities, usages and affects, they have been centered on, particularly after revolutionary changes of Islamic
awakening in The Middle East and north of Africa rising, as some believe, by them. The paper has studied
the way in which social media affected Arabic revolutions; those viewed by some to be formed and
progressed by social media and called as revolutions of facebook and twitter. Regardless of the measure, and
acknowledging the very affection, the paper has intended to survey manners of this affection and
concluded that social media have been of deep and considerable part in developing and deepening citizens` abilities and protest movements. And again, the paper tries to study the extent to which the role players of Islamic awakening have used social media such as facebook, twitter and youtube to increase awareness of people and to order political conditions.It should be state that in the paper, the changes in Arab countries have been regarded as Islamic awakening.
یکی از پدیدههای قابل توجه سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی بودهاند که با توجه به قابلیتها،کاربردها و آثار، نگاههای مختلفی را به خود معطوف داشتهاند، به ویژه پس از تحولات انقلابی بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که به زعم برخی اگر این نوع رسانهها نبودند، انقلابها به وقوع نمیپیوستند. این مطالعه به دنبال بررسی چگونگی ایفای نقش رسانههای اجتماعی در انقلابهای عربی است؛ انقلابهایی که برخی معتقدند توسط شبکههای اجتماعی پیش رفتهاند و عناوینی چون انقلابهای «فیس بوکی» و «توئیتری» به آنها دادهاند. لذا برخی مدعیاند که اینترنت و ابزارهای آن نقش تعیینکنندهای در حرکتهای انقلابی بیداری اسلامی داشتهاند. این مطالعه ضمن پذیرش اصل تأثیرات رسانههای اجتماعی در تحولات بیداری اسلامی، در خصوص میزان آن ادعایی ندارد، اما در نحوه ایفای نقش رسانههای اجتماعی بر این ادعاست که رسانههای اجتماعی در توانمندسازی شهروندان و تعمیق حرکتهای اعتراضی نقش مؤثری داشتهاند. این نوشتار همچنین تلاش میکند ذیل دیدگاههای ارتباطات توانمندساز و نظریه صدا با استفاده از اطلاعات و منابع در دسترس به این مسئله بپردازد که کنشگران تحولات بیداری اسلامی تا چه حد از رسانههای اجتماعی چون فیس بوک توئیتر و یوتیوب جهت افزایش آگاهی و ساماندهی شرایط سیاسی استفاده نمودهاند. لازم به ذکر است در این نوشتار، تحولات کشورهای عربی به دلایل مختلف ـ که تبیین آن مجال خود را میطلبد ـ ذیل عنوان بیداری اسلامی توصیف شدهاند.
https://www.roir.ir/article_62878_d21f487f77042836492b28179b8e3efd.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222A Discourse Analysis of Globalization Challenges against the Identity of Islamic Revolution`s Third Generation (with an Emphasis on Laclau and Mouffe`s method)تحلیل گفتمانی چالشهای جهانی شدن بر هویت نسل سوم انقلاب اسلامی (با تأکید بر روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه)16719262879FAفاطمه قربانیدانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه پیام نور و عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال.غلامرضا بهروزی لکدانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوممحمدصادق جمشیدی راداستادیارگروه معارف دانشگاه پیام نورJournal Article19700101Being of extended dimensions and scope and after more than two decades, globalization has prepared the ground for new identity-maker sources by the help of I.T. Islamic Revolution in Iran won on the basis of religious values and has passed three generations. Globalization challenges new generation of Islamic Revolution today. There can be found few studies on such challenges and the question of what, in this field, has not found its answer. Iranian young generation, considering natural demands of this period of life, is opposed to globalization threats. The paper, using Laclau and<br />Mouffe`s method of discourse Analysis, intends to find some the threats and to show some ways for opposing them.<br /><br />جهانی شدن با ابعاد و دامنه گسترده خود و با گذشت بیش از دو دهه، به مدد فناوریهای اطلاعاتی توانسته عرصه را برای ورود منابع جدید هویتساز فراهم آورد. انقلاب اسلامی در ایران بر مبنای ارزشهای دینی به پیروزی رسید و تا امروز سه نسل را پشت سرگذاشته است. در حال حاضر پدیده جهانی شدن هویت نسل جدید انقلاب اسلامی را با چالش مواجه نموده است. در پژوهشهای پیشین تحقیقی درخور در این باره صورت نگرفته است و این پرسش که جهانی شدن حامل چه تهدیداتی برای نسل جدید انقلاب میباشد. هنوز به پاسخگویی نیاز دارد. تهدیدات جهانی شدن با توجه ویژگیها و نیازهای دوره جوانی، هویت این نسل را بسیار مستعد تأثیرپذیری از این پدیده میکند. هدف این پژوهش یافتن برخی تهدیدات و مصونیت بخشی به نسل جدید در برابر چالشهای جهانی شدن است. همچنین این مقاله در صدد است با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه، تهدیدات جهانی شدن و اثرآن را بر نسل جوان تحلیل نماید.
https://www.roir.ir/article_62879_59903a2adcd45e2cb8372bbc127e25ad.pdfناشر: انجمن علمی انقلاب اسلامی ایرانفصلنامه علمی پژوهشهای انقلاب اسلامی2322-25734420151222Imam Khomeini and Dr. Ali Shari`ati`s Role in Revolutionary Mobilization 1357بررسی نقش تطبیقی امام خمینی و دکتر علی شریعتی در بسیج انقلابی سال 135719320862880FAامین نواختی مقدماستادیار و عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تبریزحمید سرمدیدانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article19700101In the paper, it has been intended to survey Imam Khomeini and Dr. Ali Shari`ati`s roles in revolutionary mobilization comparatively. Islamic Revolution of the year 1357, called as great miracle of the century, led to appearance of great ideologists in the field of mobilizing of revolution of whom these two persons are clearly appear. On authors` proofs, Imam Khomeini`s role in the field has been rather more extended to that of Ali Shari`ati and, contrary to the claim of some outstanding scholars of the revolution viewing the latter as the main ideologist of revolutionary thought, the former`s role, including all peoples in every class and group has been of no example. It has been shown that Imam`s discourse during the period before revolution and after it, has been dominant; while that of Shari`ati has been limited to<br />academic and enlighenment circles and, therefore, more limited.<br /><br />هدف از نگارش این پژوهش، بررسی تطبیقی نقش امام خمینی و دکتر علی شریعتی در بسیج انقلابی انقلاب اسلامی میباشد. انقلاب 1357 موسوم به «معجزه کبیر قرن» موجب ظهور ایدئولوگهای بزرگی در نقش بسیجگری انقلاب شد که بیتردید نقش این دو شخصیت به وضوح قابل مشاهده است. نگارندگان معتقدند به دلایل عدیدهای نقش امام خمینی در فرایند بسیج انقلابی، فراگیرتر از دکتر شریعتی است و برخلاف جمعی از اندیشمندان و محققان برجسته انقلاب که به دکتر شریعتی بهعنوان رهبر فکری و ایدئولوگ اصلی بسیجگری انقلاب نظر دارند، استدلال این پژوهش این است که نقش امام در این خصوص بیبدیل بوده، شامل همه اقشار جامعه اعم از توده و روشنفکر میشد و گفتمان خمینیسم در روند مبارزات انقلابی و نیز استقرار نظام جمهوری اسلامی گفتمان مسلط بود، ولی بسیجگرایی دکتر شریعتی عمدتاً به محافل روشنفکری و آکادمیک محدود میشد و حیطه شمول آن محصورتر بود.
https://www.roir.ir/article_62880_1d466121f4b5b09c7b50e732b8d984e3.pdf